Would you like to react to this message? Create an account in a few clicks or log in to continue.
آمار سایت
Who is online?
In total there are 10 users online :: 0 Registered, 0 Hidden and 10 Guests

None

[ View the whole list ]


Most users ever online was 47 on Tue Nov 19, 2019 8:21 pm
Online Support





شعر ساده!

Go down

شعر ساده! Empty شعر ساده!

Post  mahdis Sat Dec 05, 2009 11:36 am

من تن نتهایی باغ

بعد یک خواب زمستانی می اندیشم!

و به گل های فرخفته به دامان سکوت

من به یک کوچه ی گیج

گیج از عطر اقاقی ها می اندیشم

و بر یک زمزمه ی عابر مست

که ز تنهایی خود نا شاد است

من به دلتنگی شبهای ملول

و تهی مانده خود از شادی

ذهنم از خاطرها سرشار

و فرو آمدن معجزه در هستی من

مثل خوشبختی من...دورترین حادثه است...

من به خوشبختی ماهی ها می اندیشم

که در آن وسعت آبی با هم .....باز هم همراهند!

من به یک خانه می اندیشم...یک خانه ی دور

که در آن فانوسی می سوزد!

و در آن جای تو مانده است تهی...

و به گل های فراموشی آن گلدان می اندیشم!

که ز بی آبی پژمرده شدند

من به تنهایی خویش و به تنهایی باغ...

و به یک معجزه می اندیشم....
mahdis
mahdis

تعداد پستها : 173
Join date : 2009-11-13
Age : 33

Back to top Go down

Back to top

- Similar topics

 
Permissions in this forum:
You cannot reply to topics in this forum