آمار سایت
Who is online?
In total there are 13 users online :: 0 Registered, 0 Hidden and 13 Guests :: 1 BotNone
Most users ever online was 47 on Tue Nov 19, 2019 8:21 pm
آتش مي زنم
:: تالار گوناگون :: فرهنگی
Page 1 of 1
آتش مي زنم
شب از نیمه گذشته به دانشگاه می آیم واردش می شوم. به سمت مرکز کامپیوتر می روم.از کامپیوتر ها شروع می کنم.آتش می زنم.کل دانشگاه را آتش می زنم.آتش می زنم شب را تا به صبح برسم. اتش می زنم تا نوری خیره کننده درست کنم.سیاهی
ها را چون گرد در آتش خواهم ریخت.شیشه های دودی دانشگاه را.حصار دور دانشگاه را.درها و پنجره های بسته را هر جا دیوار دیدم آتش میزنم. تا شرارش بر چشم توپنجه زند.تا چشمان در خواب رفته ات را بیدار کنم.اگر چشمانت را گناه کار ببینم.چشمانی که با وجود این همه نور در ضلالت دانشگاه راه گم کرده .به تنهایی فریاد خواهم زد و سکوت را خواهم شکست.سکوت نکن یار سکوت نکن .راز جاودانگی شب سکوت من و توست .می سوزانم این مه را که در دانشگاه است .این گرد مرده که پاشیده شده این گاز خواب آوری که پاشیده شده همه را آتش می زنم .به امید آنکه به کمک صدایم صدایی آید.از دانشگاه شهر را آتش می زنم.این آتش را جوهر میکنم و در خودکار دوستانم که در سر اتش فشان دارند می ریزم.
دانشگاه را چون اقیانوس بی حصار میکنم.
در دست کاغذی دارم در جیبم مداد.
صورت مهوش تو را خواهم کشید.ولی این بار زیر بینی قلمیت دهانی خواهم کشید.در دهانت زبانت را سرخ خواهم کشید.چشمانت را بازتر از همیشه خواهم کشید.زلفانت را این بار شانزده میکشم
دردست دهلی دارم در جیبم سورنا
گرچه دلم خون از دست عشوه های زمستان.اما نوید بهار آورده ام
امسال هم تمام شد با همه ي خوبيها و بديهايش تابستان خوبي داشته باشيد.
ها را چون گرد در آتش خواهم ریخت.شیشه های دودی دانشگاه را.حصار دور دانشگاه را.درها و پنجره های بسته را هر جا دیوار دیدم آتش میزنم. تا شرارش بر چشم توپنجه زند.تا چشمان در خواب رفته ات را بیدار کنم.اگر چشمانت را گناه کار ببینم.چشمانی که با وجود این همه نور در ضلالت دانشگاه راه گم کرده .به تنهایی فریاد خواهم زد و سکوت را خواهم شکست.سکوت نکن یار سکوت نکن .راز جاودانگی شب سکوت من و توست .می سوزانم این مه را که در دانشگاه است .این گرد مرده که پاشیده شده این گاز خواب آوری که پاشیده شده همه را آتش می زنم .به امید آنکه به کمک صدایم صدایی آید.از دانشگاه شهر را آتش می زنم.این آتش را جوهر میکنم و در خودکار دوستانم که در سر اتش فشان دارند می ریزم.
دانشگاه را چون اقیانوس بی حصار میکنم.
در دست کاغذی دارم در جیبم مداد.
صورت مهوش تو را خواهم کشید.ولی این بار زیر بینی قلمیت دهانی خواهم کشید.در دهانت زبانت را سرخ خواهم کشید.چشمانت را بازتر از همیشه خواهم کشید.زلفانت را این بار شانزده میکشم
دردست دهلی دارم در جیبم سورنا
گرچه دلم خون از دست عشوه های زمستان.اما نوید بهار آورده ام
امسال هم تمام شد با همه ي خوبيها و بديهايش تابستان خوبي داشته باشيد.
ulduz21- تعداد پستها : 38
Join date : 2009-11-18
:: تالار گوناگون :: فرهنگی
Page 1 of 1
Permissions in this forum:
You cannot reply to topics in this forum